جدول جو
جدول جو

معنی گردن دکت - جستجوی لغت در جدول جو

گردن دکت
وبال، اصرار کننده، لج کننده، ناتوانی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گران دست
تصویر گران دست
ویژگی آنکه کاری را به کندی انجام دهد
فرهنگ فارسی عمید
(گِ دَ)
کنایه از کسی است که کارها را بسیار دیر و به تأنی و درنگ کند. (برهان). کسی که کارها را بدیر کند و این مقابل سبک دست است. (آنندراج) :
مهترند آنچه زآن گران دستند
کهترند آنچه زآن سبکپایند.
مسعودسعد.
تو نکوتر کسی ایرا که سبک دست تری
خیز و برهان ز گران دستی اغیار مرا.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(ثَ خوا / خا)
اطلاق آن بر سیّاف و غیرسیّاف نیز آمده. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از گردن شکن
تصویر گردن شکن
آنکه گردن دیگران را بشکند، جلاد دژخیم
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که کار را بتانی و کندی انجام دهد مقابل سبک دست سبک پای: مهترند آنچه زان گران دستند کهترند آنچه زان سبک پایند. (مسعود سعد)
فرهنگ لغت هوشیار
تحمیل شده، لج کننده
فرهنگ گویش مازندرانی
وبال به گردن افتاده
فرهنگ گویش مازندرانی
پشت گردن
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی نفرین
فرهنگ گویش مازندرانی